گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:سپاس آن عدمی را که هست ما بربود ز عشق آن عدم آمد جهان جان به وجود

❈۱❈
سپاس آن عدمی را که هست ما بربود ز عشق آن عدم آمد جهان جان به وجود
به هر کجا عدم آید وجود کم گردد زهی عدم که چو آمد از او وجود فزود
❈۲❈
به سال‌ها بربودم من از عدم هستی عدم به یک نظر آن جمله را ز من بربود
رهد ز خویش و ز پیش و ز جان مرگ اندیش رهد ز خوف و رجا و رهد ز باد و ز بود
❈۳❈
که وجود چو کاهست پیش باد عدم کدام کوه که او را عدم چو که نربود
وجود چیست و عدم چیست کاه و که چه بود شه ای عبارت از در برون ز بام فرود

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۹۵۰

تصاویر

کامنت ها

دیوانه ی ماه
2021-01-11T06:48:05
کُهِ وجود چو کاه است پیش باد عدم
نادر..
2017-12-24T13:39:09
زهی عدم! که چو آمد، از او وجود فزود!..
هانیه سلیمی
2018-09-05T17:43:52
به نظر میرسد این مصرع به لحاظ وزن اشکال داشته باشد :"که وجود چو کاهست پیش باد عدم"
محسن جهان
2022-08-15T12:04:00.3313912
تفسیر ابیات ۱ و ۲: اصل خلقت هستی از عدم بوده‌، و لذا می‌فرماید سپاس از آن لاوجودی (منظور ذات کبریایی است) که این هستی ساختگی ما را مجددا به عدم تبدیل می‌کند. و تمام این جهان ظاهر شده، تجلی گاه عشق اوست. در بیت دوم تاکید می‌کند، در هر جا که آن عدم مقدس ظهور کند از وجود مصنوعی کاسته شده و ذات واجب الوجودش بیشتر تجلی می‌کند‌، و او بر همه چیز احاطه دارد.  خلاصه اینکه برای نیل به ذات باریتعالی و درک ماهیتش، بایست از آن جنس شوی که همان عدم است. و از هر گونه متعلقات و دل‌ بستگی های ساخته ذهن رها گردی.