مولانا:ز شمس دین طرب نوبهار بازآید نشاط بلبله و سبزه زار بازآید
❈۱❈
ز شمس دین طرب نوبهار بازآید
نشاط بلبله و سبزه زار بازآید
کرانه کرد دلم از نبیذ و از ساقی
چو وصل او بگشاید کنار بازآید
❈۲❈
کبوتر دل من در شکار باز پرید
خنک زمانی کو از شکار بازآید
بگردد این رخ زردم چو صد هزار نگار
ز طبل دعوت من گر نگار بازآید
❈۳❈
چو ملک حسن بر وی مهم قرار گرفت
بود که سوی دلم زو قرار بازآید
چو خارخار دلم مینشیند از هوسش
که گلشنش بر این خار خار بازآید
❈۴❈
چو مهرها که شود محو نطع آن گوهر
دغای عشق چو خانه قمار بازآید
ز مستیاش چه گمان بردمی که بعد از می
ز هجر عربده کن آن خمار بازآید
❈۵❈
از این خمار مرا نیست غم اگر روزی
به دستم آن قدح پرشرار بازآید
هزار چشمه حیوان چه در شمار آید
اگر از او لطف بیشمار بازآید
❈۶❈
سؤال کردم رخ را که چند زر باشی
که جان من ز زری تو زار بازآید
مرا جواب چو زر داد من زرم دایم
مگر که سیمبر خوش عیار بازآید
❈۷❈
بگفتمش چو بماندی تو زنده بی آن جان
چه عذر آری چون آن عذار بازآید
من آن ندانم دانم که آه از تبریز
کز آتشش ز دلم الحذار بازآید
کامنت ها