مولانا:سیبکی نیم سرخ و نیمی زرد از گل و زعفران حکایت کرد
❈۱❈
سیبکی نیم سرخ و نیمی زرد
از گل و زعفران حکایت کرد
چون جدا گشت عاشق از معشوق
برد معشوق ناز و عاشق درد
❈۲❈
این دو رنگ مخالف از یک هجر
بر رخ هر دو عشق پیدا کرد
رخ معشوق زرد لایق نیست
سرخی و فربهی عاشق سرد
❈۳❈
چونک معشوق ناز آغازید
ناز کش عاشقا مگیر نبرد
انا کالشوک سیدی کالورد
فهما اثنان فی الحقیقه فرد
❈۴❈
انه الشمس اننی کالظل
منه حر البقا و منی البرد
ان جالوت بارز الطالوت
ان داوود قدروا فی السرد
❈۵❈
دل ز تن زاد لیک شاه تنست
همچنانک بزاید از زن مرد
باز در دل یکی دلیست نهان
چون سواری نهان شده در گرد
❈۶❈
جنبش گرد از سوار بود
اوست کاین گرد را به رقص آورد
نیست شطرنج تا تو فکر کنی
با توکل بریز مهره چو نرد
❈۷❈
شمس تبریز آفتاب دلست
میوههای دل آن تفش پرورد
کامنت ها