مولانا:سیبکی نیم سرخ و نیمی زرد زعفران لاله را حکایت کرد
❈۱❈
سیبکی نیم سرخ و نیمی زرد
زعفران لاله را حکایت کرد
چون جدا گشت عاشق از معشوق
نیمهای خنده بود و نیمی درد
❈۲❈
سست پایی بمانده بر جایی
پاک میکرد از رخ مه گرد
دست میکوفت نیز میلافید
کاین چنین صنعتی کسی ناورد
❈۳❈
صعوه پرشکستهای دیدی
بیضه چرخ زیر پر پرورد
باز شد خنده خانه این جا
رو بجو یار خندهای ای مرد
❈۴❈
ناز تا کی کنند این زشتان
بازگونه همیرود این نرد
جفت و طاق از چه روی میبازند
چون ندانند جفت را از فرد
❈۵❈
بهل این تا بیار خویش رویم
آنک رویش هزار لاله و ورد
کامنت ها