گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:ای از نظرت مست شده اسم و مسما ای یوسف جان گشته ز لب‌های شکرخا

❈۱❈
ای از نظرت مست شده اسم و مسما ای یوسف جان گشته ز لب‌های شکرخا
ما را چه از آن قصه که گاو آمد و خر رفت هین وقت لطیفست از آن عربده بازآ
❈۲❈
ای شاه تو شاهی کن و آراسته کن بزم ای جان ولی نعمت هر وامق و عذرا
هم دایه جان‌هایی و هم جوی می و شیر هم جنت فردوسی و هم سدره خضرا
❈۳❈
جز این بنگوییم وگر نیز بگوییم گویید خسیسان که محالست و علالا
خواهی که بگویم بده آن جام صبوحی تا چرخ به رقص آید و صد زهره زهرا
❈۴❈
هر جا ترشی باشد اندر غم دنیی می‌غرد و می‌برد از آن جای دل ما
برخیز بخیلانه در خانه فروبند کان جا که تویی خانه شود گلشن و صحرا
❈۵❈
این مه ز کجا آمد وین روی چه رویست این نور خداییست تبارک و تعالی
هم قادر و هم قاهر و هم اول و آخر اول غم و سودا و به آخر ید بیضا
❈۶❈
هر دل که نلرزیدت و هر چشم که نگریست یا رب خبرش ده تو از این عیش و تماشا
تا شید برآرد وی و آید به سر کوی فریاد برآرد که تمنیت تمنا
❈۷❈
نگذاردش آن عشق که سر نیز بخارد شاباش زهی سلسله و جذب و تقاضا
در شهر چو من گول مگر عشق ندیدست هر لحظه مرا گیرد این عشق ز بالا
❈۸❈
هر داد و گرفتی که ز بالاست لطیفست گر حاذق جدست وگر عشوه تیبا

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۹۸

تصاویر

کامنت ها

بابک پرتو
2020-03-25T17:28:02
این پیوند "دایه بودن خدا"، چنان اهمیت داشته است که در سایر ادیان نوری هم کوشیده شده است، برای پیامبران خود، زنخدایان دایه یا تصاویر مشابه آن را، بشیوه‌ای وارد کنند. زرتشتیان، هنگام زاده شدن زرتشت، سه زنخدای 1- آرمئتی 2- سیمرغ ارتافرورد) و 3- آناهیتا را حاضرمی‌سازند (گزیده‌های زاد اسپرم، بخش دهم، پاره 1). این سه دایه خدایان، سپس نرینه ساخته می‌شوند، و بسراغ ابراهیم و زنش می‌روند، و آذرفروز، فرزندی نوین می‌گردند، که یهوه، میثاقش را با ابراهیم بتواند پایدار سازد، سپس بنام سه مُغ (= مجوس) بسراغ عیسی در گهواره می‌روند، تا نوید پیدایش تازه خدا را بدهند. و سپس در کودکی ، امعاء و احشاء محمد را ، پاک میسازند ، و محمد این تجربه را هیچگاه فراموش نمی‌کند، و آن تجربه را، گواه بر رسالت خود می‌داند (تاریخ طبری ) .
نادر..
2018-04-10T17:33:52
هر داد و گرفتی که ز بالاست، لطیفست..
فرهود
2023-11-16T20:38:32.5689716
این مه ز کجا آمد و این روی چه روی است؟ «و این» بجای «وین»  روان‌تر به نظر می‌رسد.