گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

نادر نادرپور:راننده در گشوده و مرا پیش خود نشاند برگشتم و نگاه به او بستم

❈۱❈
راننده در گشوده و مرا پیش خود نشاند برگشتم و نگاه به او بستم
با شانه های خم شده در زیر بار سر با گرد آسیای زمان بر شقیقه ها
❈۲❈
چون لک لکی شکسته و لرزان بود نزدیک چار راه
یک دم ، چراغ سرخ به ما هر دو ایست داد چشمم به آسمان ، غروب افتاد
❈۳❈
خاکستری بر آب ، پریشان بود شهر از پس غبار
بوم بزرگ و خالی نقاش با رنگی از ملال زمستان بود
❈۴❈
موج پیادگان فوجی ز مورهای گریزان
با طعمه های ریز به دندان
❈۵❈
لاغر ، سیاه ، افتان ، خیزان بود لغزنده طاس کوچک خورشید
در خاک نرم مغرب ، پنهان بود ناگه ، بر این زمینه ی تاریک
❈۶❈
یک قطره رنگ روشن لغزید اندام سرخ پوش زنی چابک و جوان
قلب پیاده رو را چون نیزه ای شکافت نزدیک شد به من
❈۷❈
چون نور ، از ستوت نگاهم عبور کرد
آنگه ، چراغ سبز به راننده راه داد من ، در میان عابر و راننده
❈۸❈
چون وقفه در میان علامات سرخ و سبز حیران نشسته بودم
آیینه ، حیرتم را در خود پناه داد

فایل صوتی از آسمان تا رسیمان در میان سرخ و سبز

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها