نادر نادرپور:آن در گشوده شد آن در که بسته بود ، زمانی گشوده شد
❈۱❈
آن در گشوده شد
آن در که بسته بود ، زمانی گشوده شد
اما کسی نبود
اما در انتظار من آنجا کسی نبود
❈۲❈
شب سخت تیره بود و سیاهی زبان نداشت
شب تیره بود و روشنی آسمان نداشت
چشمک نمی زد از دل ظلمت ستاره ای
با من نداشت چشم خدایان اشاره ای
❈۳❈
آن در که بسته بود دگر باره بسته شد
وین در گشوده شد
این در که پلک چشم تو باشد ، گشوده شد
در آسمان چشم تو . شب نیلگونه بود
❈۴❈
دانم چگونه بود و ندانم چگونه بود
شب در فضای چشم تو صدها ستاره داشت
با هر نگاه خویش ، هزاران اشاره داشت
چشمت خموش بود ، ولی بی زبان نبود
❈۵❈
وان خواهش نگاه تو از من نهان نبود
این در که پلک چشم تو باشد ، گشوده شد
این در که بسته بود ، از این پس گشوده شد
کامنت ها