گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

نادر نادرپور:تهی کن جام را ای ساقی مست که امشب میل جام دیگرم نیست

❈۱❈
تهی کن جام را ای ساقی مست که امشب میل جام دیگرم نیست
مرا از سوز ساز و خنده ی می چه حاصل ؟ زانکه شوری در سرم نیست
❈۲❈
خوش آن شب ها ، خوش آن شب های مستی
که با او داشتم خوش داستان ها شرابم شعله می زد در دل جام
❈۳❈
در آن می سوخت عکس آسمان ها
خوش آن شب ها که مست از دیدن او هوایی در دلم بیدار می شد
❈۴❈
لبش چون جام سرخ از بوسه ای چند لبالب می شد و سرشار می شد
چو از گیسوی او می آمدم یاد
❈۵❈
سرودی تازه برمی خاست از چنگ به دستم تارهای موی او بود
به چنگم ناله های این دل تنگ
❈۶❈
نگاه خنده آمیزش در آن چشم به لطف نوشخند صبح می ماند
مرا گاهی به شوق از دست می برد مرا گاهی به ناز از خویش می راند
❈۷❈
سرودم بود و شور نغمه ام بود
که چشمانش نوید زندگی داشت در آن شب های ژرف پر ستاره
❈۸❈
چو چشم بخت من تابندگی داشت
کنون او رفت و شور نغمه ام رفت از آن آتش به جز خاکسترم نیست
❈۹❈
تهی کن جام را ای ساقی مست که دیگر ، میل جام دیگرم نیست

فایل صوتی دختر جام یاد

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها