گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

نادر نادرپور: ای گل خوشبوی من ! دیدی چه خوش رفتی ز دست ؟ دیدی آن یادی که با من زاده شد ، بی من گریخت...

ای گل خوشبوی من ! دیدی چه خوش رفتی ز دست ؟
دیدی آن یادی که با من زاده شد ، بی من گریخت ؟
دیدی آن تیری که من پر دادمش ، بر سنگ خورد ؟
دیدی آن جامی که من پر کردمش ، بر خاک ریخت ؟
❈۱❈
لاله ی لبخند من پرپر شد و بر باد رفت
شعله ی امید من خاکستر نسیان گرفت مشت می کوبد به دل اندوه بی پایان من
❈۲❈
یاد باد آن شب که چون بازآمدی ؟ پایان گرفت
امشب آن آیینه ام بر سنگ حسرت کوفته غیر تصویر تو در هر پاره ام تصویر نیست
❈۳❈
عکس غمناک تو در جام شرب افتاده است پیش چشمانم جز این آیینه دلگیر نیست
آسمان ، تار است و در من گریه های زار زار
❈۴❈
بی تو تنهایم ، ولی تنها نمی خواهم ترا ای امید دل ، شبت آبستن خورشید باد
من چو خود ، زندانی شب ها نمی خواهم ترا
❈۵❈
شاد باشی هر کجا هستی ، که دور از چشم تو نقش دلبند ترا در اشک می جویم هنوز
چشم غمگین ترا در خواب می بوسم مدام عطر گیسوی ترا از باد می بویم هنوز

فایل صوتی گیاه و سنگ نه، آتش آیینه‌ای بر سنگ

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها