گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

نادر نادرپور:نی های خوابنک ،‌ به خمیازه ی نسیم از یکدیگر به نرمی مژگان جدا شدند

❈۱❈
نی های خوابنک ،‌ به خمیازه ی نسیم از یکدیگر به نرمی مژگان جدا شدند
چشم به خواب رفته ی مرداب از آن میان در آفتاب صبح ، چو ایینه برق زد
❈۲❈
آنگه ، نیی بلندتر از مار هفت بند بیمارتر ز چهره ی مهتاب صبحگاه
در تخم چشم خیره ی مرداب ، سبز شد چون نیزه ی شکسته رها شد به سوی ماه
❈۳❈
شش بند او چو سینه ی غوکان سپید بود بر گرد بند هفتم او ، طرقه ای سیاه
آن طوقه را ز رنگ شب انگاشت آفتاب کوشید تا به دست بلورین بشویدش
❈۴❈
اما هر آنچه کرد اما هر آنچه پیکر نی را به نور شست
زهر سیاه ، در تن وی بیشتر دوید هنگام ظهر : تا به کمرگاه نی رسید
❈۵❈
در آستان شب به گلوی سپید وی نی ، رنگ شب گرفت
شب نیز رنگ نی چون باد رهگذر خبر از مرگ روز داد
❈۶❈
خورشید خشمگین از شستشوی پیکر نی ناامید شد
با پنجه های خونین ، آهنگ راه کرد مهتاب از فراز درختان نگاه کرد
❈۷❈
با آفتاب گفت نفرین به شب که هستی نی را تباه کرد
شب در جواب گفت این زهر من نبود که در خون نی دوید
❈۸❈
پوسیده بود ، نی پوسیده بود و در تن خود خون مرده داشت
این خون مرده بود که وی را سیاه کرد

فایل صوتی گیاه و سنگ نه، آتش بشنو از نی

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها