گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

نادر نادرپور:خواب می بینم همه شب ، اسب رهوار مرادم را یالش از نور سحرگاهان ، طلایی رنگ

❈۱❈
خواب می بینم همه شب ، اسب رهوار مرادم را یالش از نور سحرگاهان ، طلایی رنگ
خواب می بینم که برزین بلند او راه می پیمایم از فرسنگ تا فرسنگ
❈۲❈
رو به سوی قله های دور می آرم قله های دور ، پنهان در غبار خنده ی خورشید
می روم آن سان که نعل اسب من از سینه ی هر سنگ لاله ی برقی برویاند
می روم آن سال که گرمای نفس های تب آلودش
پرده ی ابریشمین آبشاران را بسوزاند می روم آنجا که چون چشمم به طاق آسمان افتد
❈۳❈
بشکفد در باغ چشمم سوسن خورشید همچو عکس بیشه ها در چشم آهوها
می روم آنجا که چون اسبم دو چشم از خواب بگشاید نقش بندد در نگین مردمک هایش
❈۴❈
سایه ی پرواز خاموش پرستوها عاقبت زین می کنم روزی به بیداری
اسب رهوار مرادم را رو به سوی قله های دور می آرم
❈۵❈
قله های دور ، پنهان در غبار خنده ی خورشید می روم آنجا که باغ آفرینش را بهاری هست
می روم آنجا که دل ها را شکوه انتظاری هست

فایل صوتی گیاه و سنگ نه، آتش در غبار خنده ی خورشید

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها