نادر نادرپور:مرا عشق تو در پیری جوان کرد دلم را در غریبی شادمان کرد
❈۱❈
مرا عشق تو در پیری جوان کرد
دلم را در غریبی شادمان کرد
به آفاق شبم رنگ سحر داد
مرا آیینه دار آسمان کرد
❈۲❈
خوشا مهری که چون در من درخشید
جهان را با من از نو مهربان کرد
خوشا نوری که چون در اشک من تافت
نگاهم را پر از رنگین کمان کرد
❈۳❈
هزاران یاد خودش را در هم آمیخت
مرا گنجینه ی یاد جهان کرد
غم تلخ مرا از دل به در برد
تب شوق تو را در من روان کرد
❈۴❈
وزان تب ، آتشی پنهان برافروخت
که شادی را به جانم ارمغان کرد
مرا با چون تویی همآشیان ساخت
تو را با چون منی همداستان کرد
❈۵❈
گواهی بهتر از حافظ ندارم
که قولش این غزل را جاودان کرد
« شب تنهایی ام در قصد جان بود
خیالت لطفهای بیکران کرد »
کامنت ها