نادر نادرپور:شب ، چون زنی که پنجره ها را یکان یکان می بندد و چراغ اتاقش را
❈۱❈
شب ، چون زنی که پنجره ها را یکان یکان
می بندد و چراغ اتاقش را
خاموش می کند
یک یک ستاره ها را خاموش کردو خفت
❈۲❈
سرخی در آسمان سپید سحرگهان
گل های ارغوان را بر آبشار شیر
تصویر کرد
بادی ، کتاب سبز درختان را
❈۳❈
تفسیر کرد
آنگاه ، در حریر چمن ، آتشی شکفت
آتش نبود
بر آب سبز دریا ، قایق بود
❈۴❈
خورشید واژگون حقایق بود
یا انفجار عقده ی تاریکی
در آفتاب سرخ شقایق بود
کامنت ها