گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

نادر نادرپور: برف خیال تو در دست های دوستی من

❈۱❈
برف خیال تو در دست های دوستی من
بیش از دمی نماند ای روح برفپوش زمستان
❈۲❈
پنداشتم که پیک بهاری پیراهنت به پاکی صبح شکوفه هاست
پنداشتم که می رسی از راه فرخنده تر ز معنی الهام
❈۳❈
در لفظ زندگانی من ، خانه می کنی پنداشتم که رجعت سالی
از بعد چهار فصل با بعثت خجسته ی خورشید
❈۴❈
در شام جاهلیت یلدا اما ،‌تو فصل پنجم عمر دوباره ای
ای روح سردمهر زمستان دیگر از آن طلوع طلایی چه مانده است
❈۵❈
جز این غروب زرد ؟ روز خوشی که دیدم ایا به خواب بود ؟
شب با هزار چشم خندد به من که : خواب خوشی بود روز تو
❈۶❈
روزی که شمع مرده در آن ،‌ آفتاب بود

فایل صوتی شام بازپسین فصل پنجم

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها