گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

نادر نادرپور:طیاره ی طلایی خورشید چرخی زد و نشست

❈۱❈
طیاره ی طلایی خورشید چرخی زد و نشست
من با شفق پیاده شدم در فرودگاه آنگه ، درخت های جوان در دو سوی راه
❈۲❈
صف ساختند و پاشنه بر هم نواختند ما ، در میان هلهله ، تا شهر آمدیم
مهمانسرای شهر پس از هرگز در انتظار آمدن ما بود
❈۳❈
ایوان او ، بلندترین جا بود ما ،‌رو به سوی شهر ، در ایوان قدم زدیم
چون شب فرا رسید ، شفق ، شب به خیر گفت آنگاه ، در من آن شبح مست خوابگرد
❈۴❈
چون روح شب شکفت با پای او ، قدم به خیابان گذاشتم
از عابری شتابان ، پرسیدم آقا !‌ چه ساعتی است ؟
❈۵❈
او در جواب گفت از ظهر ، یک دقیقه گذشته ست
آغاز شام بود گفتم : کدام ظهر
❈۶❈
ظهری که زندگی را تقسیم می کند ؟ بر چهره های رهگذران دوختم نگاه
اینان ، معشاران کهن بودند همسایگان خانه ی من بودند
❈۷❈
در شهر دوردست جوانی شهری چنان که افتد و دانی
اما به چشم حیرت خود دیدم کز پشت پوست ، خامه ی صورتگزمان
❈۸❈
سیمای پیرشان را ترسیم می کند مستی که عینکش را بر سر نهاده بود
در کوچه ی کتابفروشان نام کتاب ها را می خواند و می گذشت
❈۹❈
عینک ، خطوط ذهنی او را برجسته می نمود
من دیدم آنچه در سر او نقش بسته بود تقویم پاره پاره ی ایام
❈۱۰❈
فرجام روز و فاجعه ی شام سودای سرنوشت و سرانجام
در پرتو چراغ ، زن پیر روسپی چون شیشه ی شرابش ، در هم شکسته بود
❈۱۱❈
بر من نگاه کرد در پشت چشم او
دوشیزه ای جوان به تماشا نشسته بود مردی که کودکی را بر سینه می فشرد
❈۱۲❈
می آمد و تمام اندام فربهش در سایه ی حقیرش می گنجید
وان سایه ی حقیر طفلی صغیر بود که از خواب جسته بود
❈۱۳❈
در شهر دوردست جوانی با جامه دان خاطره ها گشتم
چون شب ز نیمه نیز فراتر رفت با آن شبح به خانه قدم هشتم
❈۱۴❈
در آستان خانه ، شبح ، شب به خیر گفت فردا سپیده دم
طیاره ی طلایی خورشید آماده ی صعود و سفر بود
❈۱۵❈
من آمدم ز شهر به سوی فرودگاه اما ، درخت های جوان ،‌ در دو سوی راه
پایی نکوفتند و سرودی نساختند زیرا که در کنار من این بار
❈۱۶❈
بیگانه ای به نام سحر بود وانان ،‌ مرا رفیق شفق می شناختند

فایل صوتی شام بازپسین سفرنامه

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها