گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

نادر نادرپور:ای آفریدگار با من بگو که زیر رواق بلند تو

❈۱❈
ای آفریدگار با من بگو که زیر رواق بلند تو
ایا کسی هنوز یک سینه آفتاب
❈۲❈
و یا یک ستاره دل در خود سراغ دارد ؟
با من بگو که این شب تسخیر ناپذیر ایا چراغ دارد ؟
❈۳❈
ایا هنوز رأفت در خود گریستن با مرد مانده است ؟
با من بگو که چیزی جز درد مانده است ؟ با من بگو که گوی بلورین چرخ تو
❈۴❈
ایا به قدر مردمک چشم های ما با گریه آشناست ؟
ایا همیشه از تو مدد خواستن رواست ؟ ای آفریدگار
❈۵❈
من آرزوی یک تن دارم تا مشعلی برآورد از دل
یا آفتابی از جگر خویش وان را چراغ این شب بی روشنی کند
❈۶❈
من آرزوی یک تن دارم تا گریه را رها کند از بند
گرید بدین امید که باران اشک او آفاق را چو بیشه پر از رستنی کند
❈۷❈
من آرزوی یک تن دارم تا چشمش از زلال غم آلود آسمان
چیزی به غیر اشک بجوید چیزی شبیه گوهر شادی
❈۸❈
چیزی شبیه سرمه ی بینایی وین خاک بی تماشا را دیدنی کند
ای آفریدگار با من بگو که این کس را آفریده ای ؟
❈۹❈
پاسخ نمی رسد ای بنده ی صبور
با من بگو که حرفی ازین کس شنیده ای ؟ پاسخ نمی رسد
❈۱۰❈
در آسمان ، صدای الهی نیست در خاکدان ، به غیر سیاهی نیست

فایل صوتی شام بازپسین بی هیچ پاسخی

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها