نادر نادرپور:از آسمان آبی چتری نساختم تا در شب زمین
❈۱❈
از آسمان آبی چتری نساختم
تا در شب زمین
از ازدحام باران ، بیرون کشد مرا
روحم همیشه چون تن کودک برهنه است
❈۲❈
سهمی که از تولد بردم ، برهنگی است
وین مرده ریگ عشق
مجنون صفت به خلوت هامون کشد مرا
از بیم نیستی سخن آغاز می کنم
❈۳❈
کاهم که در برابر آتش نشسته ام
خاکم که گردباد به گردون کشد مرا
ای رهروی که سر به گریبان کشیده ای
ای رهرو غریب
❈۴❈
فریاد من برنده تر از نیزه در هواست
هشدار تا ز پرده ی گوش تو نگذرد
بگذار تا بیفتد و در خون کشد مرا
کامنت ها