گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

نادر نادرپور: آن شب ، زمین سوخته می نوشید آب از گلوی تشنه ی نودانها

❈۱❈
آن شب ، زمین سوخته می نوشید آب از گلوی تشنه ی نودانها
وز کوچه ها به گوش نمی آمد جز هایهای زاری بارانها
❈۲❈
بر لوح آسمان مسین می ریخت
طرح کلاغ پر زده ای از بام پلک ستاره ها همه بر هم بود
❈۳❈
چشم سیاه پنجره ها ، آرام
من در اتاق کوچک او بودم بر گردنم حمایل بازویش
❈۴❈
در هر نفس ، مشام مرا می سوخت عطر بهار تازه ی گیسویش
آن شب ، دلی گرفته تر از شب داشت
❈۵❈
چشمش در آرزوی چراغی بود آن شب ، نسیم بی سر و سامان را
گویی ز عشق رفته ، سراغی بود
❈۶❈
بر شیشه های پنجره می لغزید رگبار قطره های گل اندوده
بر شیشه های دیده ی او می ریخت باران اشک های غم آلوده
❈۷❈
می خواند و می گریست به دلتنگی
وز آنچه کرده بود ، پشیمان بود از نیش یادها جگرش می سوخت
❈۸❈
وین درد را نه چاره ، نه درمان بود
س امشب دلم گرفته تر از ابر است چشمم در آرزوی چراغی نیست
❈۹❈
دانم که در چنین شب نافرجام کس را از آنکه رفته ، سراغی نیست
در این اتاق کوچک دربسته
❈۱۰❈
می افشرم به سینه خیالش را بیهوده در دلی که پشیمان است
می پروردم امید وصالش را
❈۱۱❈
امشب ، زمین سوخته می نوشد آب از گلوی تشنه ی نودانها
وز کوچه ها به گوش نمی اید جز هایهای زاری بارانها

فایل صوتی شعر انگور باران

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها