گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

نادر نادرپور:پای به زنجیر بسته زخمی پیرم کاین همه درد مرا امید دوا نیست

❈۱❈
پای به زنجیر بسته زخمی پیرم کاین همه درد مرا امید دوا نیست
مرهم زخمم که چون شکاف درخت است جز مس جوشان آفتاب خدا نیست
❈۲❈
نشتر خونریز خارهای پر از زهر
می ترکاند حباب زخم تنم را خاک به خون تشنه از دهانه ی این زخم
❈۳❈
می مکد آهسته شیره ی بدنم را
کرکس پیری که آفتابش خوانند بیضه ی چشم مرا شکسته به منقار
❈۴❈
پنجه فروبرده ام به سینه ی هر سنگ ناخن تیزم شکسته در تن هر خار
مانده به کتفم نشانی از خط زنجیر
❈۵❈
چون به شن تر ، شیاری از تن ماری تا به زمین پاشد آسمان نمک نور
برکشد از رخم شانه هام ، دماری
❈۶❈
من مگر آن دزد آتشم که سرانجام خشم خدایان مرا به شعله ی خود سوخت
بر سر این صخره ی شکسته ی تقدیر چارستونم به چارمیخ بلا دوخت
❈۷❈
بر دل من آرزوی مرگ ، حرام است
گرچه به جز مرگ ، چاره ی دگرم نیست بر سرم ای سرنوشت !‌ کرکس پیری است
❈۸❈
طعمه ی او غیر پاره ی جگرم نیست
موم تنم در آفتاب بسوزان مغز سرم را به کرکسان هوا ده
❈۹❈
آب دو چشم مرا بر آتش دل ریز خاک وجود مرا به باده فنا ده

فایل صوتی شعر انگور دزد آتش

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها