گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

نادر نادرپور:آسمان بی ماه بود آن شب بغض باران در گلویش بود

❈۱❈
آسمان بی ماه بود آن شب بغض باران در گلویش بود
ناودان با خویش نجوا داشت کوچه گرم از گفتگویش بود
❈۲❈
باد در شهر تهی می ریخت
بوی شب های بیابان را تک چراغی خال می کوبید
❈۳❈
گونه ی خیس خیابان را
من تهی بودم ، تهی از خویش من پر از اندوه او بودم
❈۴❈
با خیال دور و نزدیکش همچنان در گفتگو بودم
دیدم از حسرت فرولغزید
❈۵❈
اشک بر سیمای غمناکش روزهای رفته را دیدم
در فضای چشم نمناکش
❈۶❈
کوچه ی میعاد ما ، هر شب چون رگی از خون ما پر بود
خنده ها طعمی گوارا داشت بوسه ها گرم و نفس بر بود
❈۷❈
بوی باران خورده ی دیوار
پلک سنگین مرا می بست عطر زلفش در هوا می گشت
❈۸❈
تا به بوی خاک می پیوست
ناگه از رفتن فرو می ماند تن چو پیچک بر تنم می دوخت
❈۹❈
تا از آن مستی به هوش آیم بوسه لب های مرا می سوخت
راستی ای مونس دیرین
❈۱۰❈
یاد از آن شب ها که می دانی کوچه های پیج پیج شهر
روزهای سرد بارانی
❈۱۱❈
آسمان ، امشب ندارد ماه بغض باران در گلوی اوست
ناودان با خویش در نجواست کوچه گرم از گفتگوی اوست

فایل صوتی سرمۀ خورشید کوچه میعاد

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها