گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

نادر نادرپور:این ترک نیست به رخساره ی ما اینه گفت

❈۱❈
این ترک نیست به رخساره ی ما اینه گفت
چین پیری است تو گفتی
❈۲❈
که به سیمای شماست بغض او پر شد و در چشم زلالش ترکید
از غم توست شیاری که به پیشانی ماست روز گرداندی و ، اندوه تو بر گونه چکید
❈۳❈
چشم گریان تو بر چهره ی دیوار افتاد پاره سنگی چو دل از سینه ی او بیرون جست
پیش پای تو فرود آمد و از کار افتاد آه دیوار
❈۴❈
تو گفتی چه شد آن سایه ی من
که شبی ماه به رخسار تو رقصانیدش ؟ نیست افسوس
❈۵❈
سر از شرم به پایین انداخت خنده ی بی سبب ماه نخنداندیش
روز گرداندی و تصویر تو در آب نشست بر که جان !‌ کیست ؟،
❈۶❈
تو پرسیدی و او هیچ نگفت می شناسی تو مرا ؟
باز تو پرسیدی و ماه رفت و ابر آمد و تصویر تو را پاک نهفت
❈۷❈
اشک گرم تو فرود آمد و بر گونه چکید اشک گرمی که درو شادی و غم پنهان بود
آب و آینه و دیوار تو را می جستند دل من نیز به سودای تو سرگردان بود
❈۸❈
همه را دیدی و نام منت از خاطر رفت همه را خواندی و تصویر من از دل راندی
پاریا بودم و چون سوختم از آتش قهر مشت خاکسترم از خشم بر آب افشاندی ؟
❈۹❈
چون گل ماه که پرپر کندش پنجه ی موج غنچه ی یاد تو پرپر شد و بر خاک نشست
دل من ، آینه ای بود و پاز نقش تو بود دیگر آن آینه کز نقش تو پر بود ، شکست
❈۱۰❈

فایل صوتی سرمۀ خورشید گل ماه

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها