گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

نادر نادرپور:تا جرعه ای ز خون دلم نوش می کنی مستانه ، عهد خویش فراموش می کنی

❈۱❈
تا جرعه ای ز خون دلم نوش می کنی مستانه ، عهد خویش فراموش می کنی
آن شمع مهر را که به جان برفروختم از باد قهر ، یکسره خاموش می کنی
❈۲❈
هر دم مرا به بوی دلاویز موی خویش از دست می ربایی و مدهوش می کنی
ترسم که همچو طبع تو سوداییم کند این طره ای که زیب بر و دوش می کنی
❈۳❈
راز نهان عشق خود از چشم من بخوان تا چندش از زبان کسان گوش می کنی
گر یک نظر به جوش درون من افکنی کی اعتنا به خون سیاووش می کنی
❈۴❈
ای ماه !‌ رخ مپوش که چون شب ، دل مرا در سوگ هجر خویش ، سیه پوش می کنی
ما را که بر وصال تو دیگر امید نیست کی با خیال خویش همآغوش می کنی
❈۵❈
گفتار نغز سایه ی ما گرچه نادر است اما به از دری است که در گوش می کنی

فایل صوتی سرمۀ خورشید شمع مهر

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها