گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

نادر نادرپور:ز چشم تنگ هواپیما در آن غروب هراس آور زمستانی

❈۱❈
ز چشم تنگ هواپیما در آن غروب هراس آور زمستانی
ونیز را دیدم که همچو نقش نگونسار آسمان بر آب جهان تازه ی دیگر بود
❈۲❈
ونیز چون خزه ای سبز در مسیر نسیم به رقص دایره مانن موج می پیوست
و از نسیم رهاتر بود نه ریشه داشت که پیوند با زمین گیرد
❈۳❈
نه پایه داشت که از موج در امان باشد ولی به شکل هزاران حباب نورانی
میان همهمه ی موج ها شناور بود و من که از در پنهانی تخیل خویش
❈۴❈
در آن غروب هراس آور زمستانی به سوی غربت امروز خود شتافته ام
ونیز را همه جا در خیال می بینم و نیز در شب پیری به خویش می نگرم
❈۵❈
اگر ز نیش نگاه ستارگان ، شبها ونیز را سر خفتن نیست
منم که چشم به چشم ستاره می دوزم و تا سپیده براید : ستاره می دوزم
❈۶❈
و تا سپیده براید : ستاره می شمردم منم که در دل دریای بی کران چون او
جزیره های پرکنده ی پریشانم وزین قلمرو تاریک در نمی گذرم
❈۷❈
منم که تیره تر از آسمان طوفانی به یاد خاک دل افروز آفتابی خویش
در آستان سحر : دل به گریه می سپردم

فایل صوتی زمین و زمان ونیز .... ونیز

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها