ملا احمد نراقی:آمد از بام و به گنبد پا نهاد اندر آنجا رو به کعبه ایستاد
❈۱❈
آمد از بام و به گنبد پا نهاد
اندر آنجا رو به کعبه ایستاد
پشت بر بت روی بر بت آفرین
کرد و دست انداخت بر حبل المتین
❈۲❈
چشمش اندر بتکده دل در حرم
اندرون پرنور بیرون از ظلم
گفت اقامت کرد نیت پس دو دست
برد بالا و به فرض احرام بست
❈۳❈
چونکه گفت الله اکبر ناگهان
شد بلند آواز تکبیر از بتان
از بت و بتخانه و دیوار و در
از زمین و سقف و اشتیهای زر
❈۴❈
بلکه از هر خشت و هر سنگ و رخام
هم ز فرش و زینت و زیور تمام
غلغل تکبیر چندان شد بلند
که زمین حیران شد و چرخ استمند
❈۵❈
از پس تکبیر میر ارجمند
خویش را بیرون از آن گنبد فکند
پابرهنه چون برون از خانه جست
سقف و بنیادش همه درهم شکست
❈۶❈
سقف و دیوارش همه شد سرنگون
پایه اش افتاد و بشکستش ستون
سنگ و خشت و آجرش شد ریز ریز
جا نماند از آن بناها هیچ چیز
❈۷❈
شد غباری و غبارش باد برد
روزگار آن بتکده از یاد برد
بت پرستان را همه خرد و کلان
مانده انگشت تحیر بر دهان
❈۸❈
جملگی را رفته از سر هنگ و هوش
پس بیکبار آمدند اندر خروش
کی دریغا عمرمان بر باد رفت
عمرمان نی بر طریق داد رفت
❈۹❈
ای دریغا ما ز حق غافل شدیم
ما پرستار بت باطل شدیم
هرچه می خواهی بود باطل جز او
نشهد ان لاالله غیره
❈۱۰❈
پس همه توحید گویان فوج فوج
رو بسوی میر کردند همچو موج
کای امیر پاک دین و پاک رای
ما بری از بت شدیم و بت ستای
❈۱۱❈
ما گواهانیم بر توحید حق
توبه توبه ای امیر از ما سبق
پس سوی بتخانه ها برتاختند
جمله بتها را بخاک انداختند
❈۱۲❈
آتشی هر گوشه ای افروختند
یا صمدگویان صنم را سوختند
هرکجا بتخانه ویران ساختند
طرح مسجد جای آن انداختند
❈۱۳❈
همچو آن نصرانیان اندر هری
که شدند از دین نصرانی بری
کامنت ها