ملا احمد نراقی:مولوی گیرم که فهمد نیک و زشت راه دوزخ داند و راه بهشت
❈۱❈
مولوی گیرم که فهمد نیک و زشت
راه دوزخ داند و راه بهشت
چون کند بیچاره نفسش سرکش است
افکند خود را اگر چه آتش است
❈۲❈
این روا آن ناروا داند درست
لیک پایش در عمل لنگ است و سست
فقه و حکمت خواند جهلش کم نشد
عالم و دانا شد و آدم نشد
❈۳❈
علم چبود فهم راه نیک و بد
عقل چبود اختیار نفس خود
چون نداری نفس خود را اختیار
ز امتیاز نیک و بد او را چه کار
❈۴❈
کی کند دانستن سرکه انگبین
دفع صفرا ای نگار نازنین
گر شناسی خوب حلوای شکر
کی شود کام تو شیرین ای پسر
❈۵❈
گر عیار زر شناسد آن گدا
باز باشد آن گدای مقتدا
چونکه علت هست فکر نفس کن
نفس را در قید عقلت حبس کن
❈۶❈
چونکه نفست گشت منقاد خرد
هم خرد دریافت راه نیک و بد
گوی دولت در خم چوگان توست
ملک عزت عرصه ی جولان توست
❈۷❈
ورنه جز حسرت ز دانستن چو سود
حاصلت زاتش چه باشد غیر دود
کاشکی هرگز نبود این دانشت
چون نگشتی گرم نبود آتشت
❈۸❈
چاه را می بینی و این نفس دون
می برد در قعر چاهت سرنگون
آنچه با تو نفس میشومت کند
کافرم گر کافر رومت کند
کامنت ها