ملا احمد نراقی:سینه ات را روشنی بینی ز راست هم گشادش را از آنجا ابتداست
❈۱❈
سینه ات را روشنی بینی ز راست
هم گشادش را از آنجا ابتداست
وسعتی در سینه بینی از یمین
کاندران هفت آسمان باشد دفین
❈۲❈
در یمین سینه ات این انبساط
بنگری چپ را بود سم الخیاط
ظلمت چپ آن زمان نی بیش شد
تنگیش نی بیشتر از پیش شد
❈۳❈
لیک پیش صحت و نور یمین
تنگی ظلمت شود چپ را قرین
چون مقابل با یمین آمد یسار
زین سبب دل را یسار آمد قرار
❈۴❈
تا بود آیینه ی دل رو برو
یا نگارستان آن ملک نکو
هین نکویی چونکه مظهر دل بود
باید اول سوی دل روشن بود
❈۵❈
همچنانکه صورت خوب نکو
می نماید از سوی آیینه رو
زانکه آیینه خود از دیده جداست
آینه مردیدها را رهنماست
❈۶❈
دل ولی هم آینه هم دیده است
نقشها را سربسر خود دیده است
دل بود چون آینه چشم ای همام
نقشها را روبرو بیند تمام
❈۷❈
هرچه بینی مظهرش باشد بصر
بینیش لیکن مقابل ای پسر
کامنت ها