ملا احمد نراقی:ای زمین کربلا دل شاد زی تا قیامت زان سبب آباد زی
❈۱❈
ای زمین کربلا دل شاد زی
تا قیامت زان سبب آباد زی
البشاره ای زمین کربلا
کایدت مهمان سلطان الوری
❈۲❈
آسمان شو عرش شو بر خود ببال
گردن دولت بکش بربند یال
قبه ی عزت به گردون کن بلند
هم بر آن پیرایه مهر و ماه بند
❈۳❈
بارگاه پادشاهی ساز کن
طرح ایوان و رواق آغاز کن
تخت شاهی اندر آن ایوان بزن
بر فراز تخت مسند درفکن
❈۴❈
کاینک از ره می رسد شاهی بزرگ
در رکاب او امیران سترگ
آهوانت را بگو ای کربلا
نافه اندازند اندر راهها
❈۵❈
دشت و صحرا را عبیرافشان کنید
خاک را با مشک تر یکسان کنید
باد را گو تا بیفشاند غبار
از در و دیوار و دشت آن دیار
❈۶❈
گو بپاشد دشت و صحرا را سحاب
از برای مقدم شه زود آب
تشنه لب آمد شه دنیا و دین
ای فرات آماده کن ماء معین
❈۷❈
گر فرات آبی نیارد گو میار
ور نبارد ابر آنجا گو مبار
تا قیامت ز اشک چشم دوستان
دجله ها باشد در این صحرا روان
❈۸❈
ور نباشد مشک و عنبر باک نیست
نافه ای خوشبوتر از این خاک نیست
بوی جان آید ز خاک کربلا
جان فدای خاک پاک کربلا
❈۹❈
شهپر جبریل و زلف حور عین
بس بود جاروب در آن سرزمین
از حجاز آمد برون سلطان دین
رو بسوی کعبه ی صدق و یقین
❈۱۰❈
زد برون از کشور بطحا بساط
ره همی برید با شوق و نشاط
کامنت ها