ملا احمد نراقی:هرکه نزدیک من آید یک ذراع من روان گردم سوی او باع باع
❈۱❈
هرکه نزدیک من آید یک ذراع
من روان گردم سوی او باع باع
هرکه پیماید ره من میل میل
من بفرسخ فرسخ آیم آن سبیل
❈۲❈
گرگنه آرید چون ریگ روان
در برابر رحمت آرم صد چنان
با شما باشد اگر جرم و خطا
من شما را آورم لطف و عطا
❈۳❈
گر شما را غفلت و آلایش است
پیش ما هم رحمت و بخشایش است
ای گنه کاران سوی ما پر زنید
خانه ام را حلقه ای بر در زنید
❈۴❈
من نهادم خوان رحمت الصلا
ای گنه کاران امت الصلا
الصلا ای خیل نیک و بد تمام
داده اینک شاه خوبان بار عام
❈۵❈
بار عام است ای گروه عاصیان
در گشاده شاه و بنهاده است خوان
خانه از لطف و کرم آراسته
حاجب و دربان ز در برخاسته
❈۶❈
گرچه اینها هست لیکن ای جواد
جمله بی توفیق تو باد است باد
خوان نهاده در گشاده راه راست
لیک در راه ای برادر دزدهاست
❈۷❈
دزدها هریک هلاک عالمی
هر یکی افراسیاب و رستمی
کاروانها را درین ره برده اند
رختشان بگرفته خونشان خورده اند
❈۸❈
دست و پای پهلوانان بسته اند
بازوی زورآوران بشکسته اند
گرنه توفیق خدا باشد رفیق
کس نپیماید سلامت این طریق
❈۹❈
از خدا میخواه توفیق ای پسر
تا توانی بردن این ره را بسر
این سخن پایان ندارد ای قلم
قصه طوطی و شه را کن رقم
کامنت ها