ملا احمد نراقی:این صحابه جملگی در مسجدند انتظار شاه عالم می کشند
❈۱❈
این صحابه جملگی در مسجدند
انتظار شاه عالم می کشند
در کشاکش شاه با آن کودکان
زودتر بفریبشان از گردکان
❈۲❈
ای بلال آخر شه دوران کجاست
جسمهای مردمان را جان کجاست
ای مؤذن وقت ما بیگاه شد
آه ما بی روی او تا ماه شد
❈۳❈
ای مؤذن خیز و آن شه را بجوی
حال ما را سربسر با او بگوی
چونکه از مسجد برون آمد بلال
در تفحص زان خدیو بی همال
❈۴❈
دید آن شه را اسیر کودکان
کودکان بگرفته او را در میان
ذره ها بگرفته دور آفتاب
شاهبازی گشته محصور ذباب
❈۵❈
چون بلال این دید از روی غضب
رفت سوی کودکان بی ادب
گفت پیغمبر که خیر است ای بلال
از چه گشتی تو چنین آشفته حال
❈۶❈
کودکند آدابی از ایشان مخواه
نزد دانا نیست بر کودک گناه
نی قلم بر نامه شان گشته روان
نی خدا از کودکان جست امتحان
❈۷❈
ای خدا زین امتحانها داد داد
خاک ما را امتحان بر باد داد
ای خدا ای صد فغان از امتحان
استخوانم سوخت مغز استخوان
❈۸❈
آسمانها ز امتحان بگریختند
جمله در دامان عجز آویختند
کوها هم آهها افراشتند
ناله ها از سینه ها برداشتند
❈۹❈
کی خدا ما از کجا و امتحان
زین امانت الامان و الامان
این من مسکین که خاکم بر دهان
تن نهادم زیر این بار گران
❈۱۰❈
شاد زی ای کوه و خرم ای زمین
بر تو ای گردون هزاران آفرین
از خود این بار گران انداختند
خویش را زین لجه فارغ ساختند
❈۱۱❈
شاد و خرم این زمان جولان کنید
خنده بر ما ناخردمندان کنید
الغرض گفت آن شه دنیا و دین
کای بلای ای بر تو بادا آفرین
کامنت ها