گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ملا احمد نراقی:خواست تا گردد عیان و آشکار سر زند خورشید در دیجورتار

❈۱❈
خواست تا گردد عیان و آشکار سر زند خورشید در دیجورتار
چیست خورشید ای که خاکم بر دهن ای زبانم کوته و لال از سخن
❈۲❈
این زبان بی ادب ببریده باد وین دهان بیحیا دریده باد
آفرید این خلق نامعدود را جدولی ببرید بحر جود را
❈۳❈
روزنی بر بارگاه نور زد ذره ای زان نور بر این طور زد
گشت از آن خلق بی پایان پدید کل یوم و هوفی خلق جدید
❈۴❈
سینه هاشان را دل آگاه داد در دبستان خردشان راه داد
همچنین آن نقشهای بیحساب سربسر بودند پنهان در حجاب
❈۵❈
جملگی عاشق ظهور خویش را در طلب مرآت نور خویش را
خواست تا رزاقیش گردد عیان آفرید آن طایفه محتاج نان
❈۶❈
تا رسد از قهر جانسوزش خبر کفر و اهریمن برآوردند سر
خواست تا غفاریش گردد پدید اهل جرم و معصیت را آفرید
❈۷❈
ای گنه کاران کنون با صد امید خانه ی غفاریش را در زنید
هم عطوفست و رؤوفست و کریم هم عفو و هم غفور و هم رحیم
❈۸❈
واهب و حنان و منان است او صاحب لطف است و رحمن است او
جمله اینها عاصیان را طالبند طالبند و سوی ایشان مایلند
❈۹❈
هریکی گویند هر شام و سحر یا عصاة انی لکم نعم المفر
اهربوا یا ایها العاصون الی لاتخافوا جرمکم طراعلی
❈۱۰❈
ای گروه مجرمان رو سیاه ای گنه کاران با صد دود آه
چونکه ایشان مر شما را یاورند غمگساران شفاعت گسترند
❈۱۱❈
راه نومیدی گرفتن بس خطاست بلکه انکار صفتهای خداست
می کنی با نعمتهای بیکران با قیاس آن نعوت بیکران
❈۱۲❈
بحر بی پایان کجا و قطره ای نیر اعظم کجا و ذره ای
بحر و خورشید از پی فهم شماست ورنه این تمثیلها عین خطاست
❈۱۳❈
پیش آن بحر کران پیچ پیچ جمله ی کون و مکان هیچ است هیچ
با چنین دریای عفو بیکران کش نه آغازی نه انجامی توان
❈۱۴❈
کفر باشد ناامیدی ای مهان گرچه باشد چون صفایی جرمتان
من نیم نومید از آن بحر کرم ای هزاران خاک عالم بر سرم

فایل صوتی مثنوی طاقدیس بخش ۵۶ - شرح حدیث قدسی کنت کنزاً مخفیاً فاحببت ان اعرف فخلقت الخلق لکی اعرف

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها