ناصرخسرو:هشیار باش و خفته مرو تیز بر ستور تا نوفتد ستور تو ناگه به جر و لور
❈۱❈
هشیار باش و خفته مرو تیز بر ستور
تا نوفتد ستور تو ناگه به جر و لور
موری تو و فلک به مثل زنده پیل مست
دارد هگرز طاقت با پیل مست، مور؟
❈۲❈
شور است آب او ننشاندت تشنگی
گر نیستی ستور مخور آب تلخ و شور
بیدار شو زخواب، سوی مردمی گرای
یکبارگی مخسپ همه عمر بر ستور
❈۳❈
زنهار تا چنان نکنی کان سفیه گفت
«چون قیر به سیاه گلیمی که گشت بور»
لختی عنان مرکب بدخوت بازکش
تا دستها فرو ننهد مرکبت به گور
❈۴❈
گیتیت بر مثال یکی بدخو اژدهاست
پرهیزدار و با دم این اژدها مشور
شاهان دو صد هزار فرو خورد و خوار کرد
از تو فزون به ملک و به مال و به جاه و زور
❈۵❈
از بیوفا وفا به غنیمت شمار ازانک
یک قطره آب نادره باشد زچشم کور
گر نیستت چو نوش خور و چون خزت گلیم
بنگر به یار خویش که او گرسنه است و عور
❈۶❈
ای کرده خویشتن به جفا و ستم سمر
تا پوستین بودت یکی، بادبان سمور
وز بهر خز و بز و خورشهای چرب و نرم
گاهی به بحر رومی و گاهی به کوه غور
❈۷❈
هردو یکی شود چو زحلقت فرو گذشت
حلوا و نان خشک در آن تافته تنور
آن کس که داشت آنچه نداری تو او کجاست؟
کار چو تار او همه آشفته گشت و تور
❈۸❈
پای تو مرکب است و کف دست مشربه است
گر نیست اسپ تازی و نه مشربه بلور
اکنون نگر به کار که کارت به دست توست
برگ سفر بساز و بکن کارها به هور
❈۹❈
بار درخت دهر توی جهد کن مگر
بی مغز نوفتی ز درختت چو گوز غور
غره مشو بدانکه تو را طاهر است نام
طاهر نباشد آنکه پلید است و بی طهور
❈۱۰❈
فعل نکو ز نسبت بهتر، کز این قبل
به شد ز سیمجور براهیم سیمجور
بنگر به چشم بسته به پل بر همی روی
بسیار بر مجه به مثال گوزن و گور
❈۱۱❈
این کالبد خنور تو بودهاست شست سال
بنمای تا چه حاصل کردی در این خنور
کامنت ها