ناصرخسرو:ای به سر برده خیره عمر طویل همه بر قال قال و گفتن قیل
❈۱❈
ای به سر برده خیره عمر طویل
همه بر قال قال و گفتن قیل
خبر آری که این روایت کرد
جعفر از سعد و سعد از اسمعیل
❈۲❈
که پسر بود دو مر آدم را
مه قابیل و کهترش هابیل
مر کهین را خدای ما بگزید
تا بکشتش بدین حسد قابیل
❈۳❈
اندر این قصه نفع و فایده چیست؟
بنمای آن و بفگن این تطویل
گر مراد تو زین سخن قصه است
نیست این قصه سخت خوب و نبیل
❈۴❈
چون نخوانی حدیث دعد و رباب
یا حدیث بثینه و ان جمیل؟
کان ازین خوشتر است، داده بده
خشم یک سو فگن بیار دلیل
❈۵❈
ور ندانی تو یار قابیلی
مانده جاوید در عذاب وبیل
نیست آگاهیت که پر مثل است
ای خردمند سر به سر تنزیل
❈۶❈
کعبه رامی که خواست کرد خراب؟
سورةالفیل را بده تفصیل
گر ندانی که این مثل بر کیست
بروی بر طریق ملعون پیل
❈۷❈
نیست تنزیل سوی عقل مگر
آب در زیر کاه بیتاویل
اندر افتی به چاه نادانی
چون نیابی به سوی علم سبیل
❈۸❈
هیچ مردم مگر به نادانی
بر سر خویش کی زند سجیل؟
هیچ کس دیدهای که گفت «منم
عدوی جبرئیل و میکائیل»؟
❈۹❈
یا چه گوئی سرای پیغمبر
جز به بیدانشی فروخت عقیل؟
بفگن از پشت خویش جهل و بدانک
جهل باری است سخت زشت و ثقیل
❈۱۰❈
دل و همت بلند و روشن کن
روی روشن چه سود و قد چو میل؟
چون نیاموختی چه دانی گفت؟
چیز برناید از تهی زنبیل
❈۱۱❈
کردی از بر قران و پیش ادیب
نحو سعدان نخوانده، صرف خلیل
وانگهی «قال قال حدثنا»
گفتهای صدهزار بر تقلیل
❈۱۲❈
چه به کار اینت؟ چون ز مشکلها
آگهی نیستت کثیر و قلیل
تا نرفتی به حج نهای حاجی
گرچه کردی سلب کبود به نیل
❈۱۳❈
تن به علم و عمل فریشته کن
نام چه صالح و چه اسمعیل
تره و سرکه هست و نانت نیست
قامتت کوته است و جامه طویل
❈۱۴❈
آب و قندیل هست با تو ولیک
روغنت هیچ نیست در قندیل
لاجرم چونت مرد پیش آید
زو ببایدت جست میل به میل
❈۱۵❈
از تو زایل نگشت علت جهل
چون طبیبیت کرد عزرائیل
با سبکسار کس مکن صحبت
تا نمانی حقیر و خوار و ذلیل
❈۱۶❈
ز استر و محملت فرود افتی
ای پسر، چون سبک بودت عدیل
مگزین چیز بر سخا که ثنا
ماهی است و سخا برو نشپیل
❈۱۷❈
دود دوزخ نبیند ایچ سخی
بوی جنت نیابد ایچ بخیل
جز که در کار دین و جستن علم
در همه کارها مکن تعجیل
❈۱۸❈
چون بود بر حرام وقف تنت
یا بود بر هجا زبانت سبیل
به همه عمر مر تو را نبود
جز که دیو لعین ندیم و وکیل
❈۱۹❈
ذوالجلال از تو هیچ راضی نیست
چند جوئی رضای میر جلیل؟
بنکوهی جهود و ترسا را
تو چه داری بر این دو تن تفضیل؟
❈۲۰❈
چون ندانی که فضل قرآن چیست
پس چه فرقان تو را و چه انجیل
سیل مرگ از فراز قصد تو کرد
خیز، برخیز از مهول مسیل
❈۲۱❈
کردهای هیچ توشهای ره را؟
نیک بنگر یکی به رای اصیل
بنگر آن هول روز را که کند
هول او کوه را کثیب مهیل
❈۲۲❈
بد بدل شد به نیکت ار نکنی
مر گزیدهٔ خدای را تبدیل
وز جهان علم دین بری و سخا
حکمت و پند ماند از تو بدیل
❈۲۳❈
شعر حجت بدیل حجتدار
پر ز معنی خوب و لفظ جزیل
کامنت ها