گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ناصرخسرو:هر چه دور از خرد همه بند است این سخن مایهٔ خردمند است

❈۱❈
هر چه دور از خرد همه بند است این سخن مایهٔ خردمند است
کارها را بکشی کرد خرد بر ره ناسزا نه خرسند است
❈۲❈
دل مپیوند تا نشاید بود گرت پاداش ایچ پیوند است
وهم جانت مبر به جز توحید کان دگر کیمیای دلبند است
❈۳❈
سخت اندر نگر موحد باش که سلب را بپا که افگنده است؟
گر خداوندی از نیاز مترس که رهی مر تو را خداوند است
❈۴❈
غمت آسان گذار نیز و بدان مادرت برگذار فرزند است
ای رفیق اندرون نگر به جهان تا چو تو چند بود یا چند است
❈۵❈
این جهان نیست با تو عمر دراز مر تو را عمر خود دم و بند است
مکن امید دور آز دراز گردش چرخ بین که گریند است

فایل صوتی دیوان اشعار قصیدهٔ شمارهٔ ۴۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

امین کیخا
2013-07-12T21:07:23
کشی و گشی در فرهنگ استاد اسدی توسی نیکی و خوبی به نغزی است ، دلکشی هم به نگاه من شاید از کشیدن دل باشد شاید هم از همین کشی که جناب اسدی بزرگوار می فرمایند .
امین کیخا
2013-07-12T21:08:58
ناسزا هم اینجا یعنی نادرست ، اسزا هم واژه ایست مانند اشایست یعنی نادرست و حرام ، ناسزاوار یعنی نامتناسب ،
امین کیخا
2013-07-12T21:10:59
خداوند و رهی در برابر هم امده اند خداوند یعنی مولا و صاحب و سرور و رهی یعنی بنده گویا رهیپروری هم در OCR امیر معزی دیدم .
امین کیخا
2013-07-12T21:13:06
رهی را رهیگ و بندگی را رهیگی دیده ام پیشتر ها ، در کتابی از جناب کزازی دیدم که رهیگ را نوشته بودند رسیگ بوده است پساتر .