ناصرخسرو:از بهر چه این خر رمه بیبند و فسارند؟ یک ذره نسنجند اگر بیست هزارند
❈۱❈
از بهر چه این خر رمه بیبند و فسارند؟
یک ذره نسنجند اگر بیست هزارند
گفتن نتوانند، چو گوئی ننیوشند
کز خمر جهالت همه سر پر ز خمارند
❈۲❈
ارز سخن خوب خردمندان دانند
کز خاطر خود ریگ بیابان بشمارند
مشک است سخن نافهٔ او خاطر دانا
معنی بود آن مشک که از نافه برآرند
❈۳❈
مر جاهل را نبود اندازهٔ عالم
صد مرغ یله قیمت یک باز ندارند
کامنت ها