سرایندهٔ فرامرزنامه:کنون داستانی زایرانیان شنو تا بگویم به روشن روان
❈۱❈
کنون داستانی زایرانیان
شنو تا بگویم به روشن روان
زگردان ایران وبانو گشسب
به میدان دانش بتازید اسب
❈۲❈
به میدان دانش سواری کنم
به عقل و خرد استواری کنم
زخود یادگاری گذارم به دهر
کزان هوشمندان بگیرند بهر
❈۳❈
به الطاف خوانند تحسین من
که در دست دارم زجای سخن
سخن در جهان فرو زیب از تو یافت
چو خورشید نور سخن از تو یافت
❈۴❈
که نطق تو تا نظم گوینده شد
زبان زبان آوران بنده شد.
کامنت ها