گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سرایندهٔ فرامرزنامه:ببستند مه را به مریخ عقد به مفلس بدادند آن گنج نقد

❈۱❈
ببستند مه را به مریخ عقد به مفلس بدادند آن گنج نقد
چو بودش به زور وهنر دستبرد زمیدان جهان گوی خوبی ببرد
❈۲❈
ببردند مه را به خلوت سرای چوشد بسته کابین آن دلگشای
چو در خلوت خاص شد گیو گرد بیامد بر ماه با دستبرد
❈۳❈
همین خواست مانند گستاخ وار درآرد مر آن ماه را در کنار
زتندی برآشفت بانوی گرد نمود آن جهانجوی را دستبرد
❈۴❈
بزد بر بناگوش او مشت سخت بدان سان که افتاد از روی تخت
دو دست ودو پایش به خم کمند ببست و به یک کنجش اندرفکند
❈۵❈
به خود غره بودن هم ا زجاهلیست که بهتر مطاعی هم از عاقلیست
خدایی که بالا و پست آفرید زبردست هر زیر دست آفرید
❈۶❈
به گستاخی خویش دلخسته شد زدلخستگی تنگ بربسته شد
به هرکاری چون بنگری در نهان همانا کسی از تو به درجهان
❈۷❈
که بود اندر این بوستانش نوا که به زو نبد بلبل خوش نوا

فایل صوتی فرامرزنامه بخش ۳۰ - عقد بستن بانو گشسب به جهت گیو (و) بردن بانو به خانه (و) ناقبول کردن بانو گشسب، گیو را واحوال آن

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها