سرایندهٔ فرامرزنامه:چراغیست مر تیره شب را بسیج به بد تاتوانی تو هرگز مپیچ
❈۱❈
چراغیست مر تیره شب را بسیج
به بد تاتوانی تو هرگز مپیچ
چو سی روز گردش بپیمایدا
دو روز و دو شب روی ننمایدا
❈۲❈
پدید آید آنگاه باریک و زرد
چو پشت کسی کو بود سال خورد
چو بیننده دیدارش از دور دید
هم اندر زمان زو شود ناپدید
❈۳❈
دگر شب نمایش کند بیشتر
تو را روشنایی دهد بیشتر
به دو هفته گردد تمام و درست
بدان باز گردد که بود از نخست
❈۴❈
بود هر شبانگاه، تاریک تر
به خورشید تابنده، نزدیک تر
بدین سان نهادش خداوند داد
بود تا بود هم بدین یک نهاد
کامنت ها