گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سرایندهٔ فرامرزنامه:زجور زمانه دلم گشت سیر در این صبر واین کوره اردشیر

❈۱❈
زجور زمانه دلم گشت سیر در این صبر واین کوره اردشیر
چنان دان که در یوم پیروز یاد که بردوستان جمله فیروز باد
❈۲❈
چه کهتر چه مهتر هر آن کس که هست همه شاد و خرم هم از باده مست
جهان را به شادی همی بسپرند همه با می و رود و رامشگرند
❈۳❈
منم بی می و رود با یک سرود نه یار و نه همدم نه آوای رود
یکی روستا بچه فرسیم غلام و دل پاک فردوسیم
❈۴❈
نبینم همی لطف نیک اختری شده مونسم دایما دفتری
کجا آفتابی که تف بخشدم مگر چهره خسته بدرخشدم
❈۵❈
کجا کیقبادی که یادم کند به چربی همی بخت شادم کند
گرم روغنی بودی اندر چراغ وزین نیک و بد نیز چندی فراغ
❈۶❈
دهانم همی گوهران ریختن زبرجد به لؤلؤ درآمیختن
سپاس از یکی شاه پروردگار که گرچه حسابی درین روزگار
❈۷❈
چو نرگس،همه جام و لیکن تهی به خانه،خداوند،آنگه رهی
جهان را نماند به کس پایدار کشد یک به یک نیک و بد روزگار
❈۸❈
مرا گر نه باغست و کاخ بلند نه میوه که خیزد به شاخ بلند
براین زشتی از وی نباید برید چو باید چنان پرده دی درید
❈۹❈
کنون بازگردم به گفتار سرو چراغ مهان سرو ماهان مرو

فایل صوتی فرامرزنامه بخش ۴۵ - این سخن چند،مصنف در باب خود و نیرنگ روزگار گوید

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها