سرایندهٔ فرامرزنامه:دگر گفت کای جمله،دریای راز مرا مشکلی هست بگشای راز
❈۱❈
دگر گفت کای جمله،دریای راز
مرا مشکلی هست بگشای راز
به گیتی جفاکاره و دل شکن
که بینی که بد گشت با انجمن
❈۲❈
بگریید زان پیر آموزگار
که این بد نباشد بجز روزگار
کزو هیچ بیچاره خشنود نیست
نبینم کسی را کزو دود نیست
❈۳❈
همه دل فکارند و گشته نژند
ازو هر دلی خسته و مستمند
بدین سان که بینی جهنده جهان
برآرد بلند و کشد ناگهان
کامنت ها