سرایندهٔ فرامرزنامه:دگر گفت کای نامور مرد شنگ شنیدم به گیتیست پنهان نهنگ
❈۱❈
دگر گفت کای نامور مرد شنگ
شنیدم به گیتیست پنهان نهنگ
نه پیدا به مرد است و همراه مرد
دوان مرد،او درپی آید چو گرد
❈۲❈
شب و روز تازان و در پی دوان
چو دیدش نبخشد زمانی زمان
مرا وتو را درپی است این نهنگ
نه جای درنگ ونه یارای جنگ
❈۳❈
به پاسخ بدو گفت کای پهلوان
حذرکن که ناگه بپرد روان
نهنگ اندرون هفت خوانست و مرگ
که برد یکایک همه شاخ و برگ
❈۴❈
تو پویان و نازان و اندرز پی
چه درویش با او چه سالار کی
کامنت ها