نیر تبریزی:شد فرشته باد بر مرکز نوان که فرشته آب شد سویش روان
❈۱❈
شد فرشته باد بر مرکز نوان
که فرشته آب شد سویش روان
گفت کای در بحر موسی را دلیل
سوی تو آورده ام صد رود نیل
❈۲❈
هین فروزان سیلها در غرب و شرق
یکسر این فرعونیانرا ساز غرق
کن ز بنیاد این سواد مخترم
چون سبا بر کنده از سیل عرم
❈۳❈
حکم کن ای نوح تا سازم غریق
جمله در غرقاب طوفان اینفریق
آبرا بر قیطیان میساز خون
ای تو موسی را بوادی رهنمون
❈۴❈
گفت کای افرشتۀ فرخنده کیش
عذر پیش آور که بردی آب خویش
قدرت الله نیست محتاج مدد
رو فرو خوان قل هُو الله احد
❈۵❈
هفت دریا را مکان از مشت ماست
آبها را منبع از انگشت ماست
آب گوید حامل عرش مجید
ایفرشته خود ز ما آمد پدید
❈۶❈
من نمودم شق بموسی نیل را
وارهاندم از روی اسرائیل را
خواهم از اینخاکدان کردم خراب
میکشم از جنبشی یکسر در آب
❈۷❈
امر ما را بسته طوق انقیاد
استطقس آب و آتش خاک و باد
ایفرشتۀ آب راه خویش گیر
ره کز آنجا آمدستی پیش گیر
❈۸❈
آتشم ترسم ز تاب التهاب
آبهایت را کند یکسر سراب
کامنت ها