نیر تبریزی:شاه خاور چون علم بر بام زد با جرس بانک رحیل شام زد
❈۱❈
شاه خاور چون علم بر بام زد
با جرس بانک رحیل شام زد
بست بار ناقه آن جمع پریش
خصم خونخوار از پس و سرها ز پیش
❈۲❈
قطب امکان ماه اوج احتشاء
شد روان با خیل اجم سوی شام
قافله سالار آن مشگین قطار
دخت زهرا بانوی مهد وقار
❈۳❈
کلهُ آن بانوی خود را کنیز
آه دود آسا و دست خاک بین
بر سنان سرها چو گل بر شاخسار
بانوان نالان چو بلبل زار زار
❈۴❈
سیل اشک از دیدگان آن گروه
سر نهاده در بیابان کوه کوه
کامنت ها