گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

نیر تبریزی:که برگذشت که خون میرود ز چشم ترم چه شعله بود که از پا گرفت تا بسرم

❈۱❈
که برگذشت که خون میرود ز چشم ترم چه شعله بود که از پا گرفت تا بسرم
سزای من که نپرداختم ز دانه بدام بکش بخون دل ایسنگ عشق بال و پرم
❈۲❈
دگر معامله با کس نماند جز تو مرا بیا بیا که چو دردم یکیست غم نخورم
بلانگر که بچل سالگی چو کودک خرد حلاوت لب شوخی فریفت با شکرم
❈۳❈
وه رفت شب ای آفتاب صبح امید بر آر سر که ملالت گرفت با قمرم
طبیب از آن بت نامهربان ده دله پرس ز درد من که من از حال خویش بیخبرم
❈۴❈
چه داغ بود که چشمت نهاد بر دل ریش که دید خواب ندارد ز ناله تا سحرم
تو برگذشتی از سرگذشت سیل سرشگ بیا ببین که چها بی تو میرود بسرم
❈۵❈
گرم ز دشمن جانی بود امید خلاص امیدنیست که از دست دوست جان ببرم
همیشه دست نیابد دل وفا داری بتامکن که چنین دل بدیگری سپرم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۰۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها