نیر تبریزی:دل به دریا زدن از چشم تر آموختهام چه هنرها که ز فیض نظر آموختهام
❈۱❈
دل به دریا زدن از چشم تر آموختهام
چه هنرها که ز فیض نظر آموختهام
غوطه خون جگر کس نبرد راه چو من
که من این غوطه به خون جگر آموختهام
❈۲❈
حق شکرانۀ پروانه فرامش نکنم
که از او ساختن بال و پر آموختهام
با خیالت مژه بر هم نگذارم کاین کار
من به بیداری شب تا سحر آموختهام
❈۳❈
دیده را تاب تجلای حضور تو نبود
خود بر آتش زده تا این هنر آموختهام
به سر زلف در ازت که من ار در همه عمر
غیر سودای تو کاری دگر آموختهام
❈۴❈
زآب چشم نرود نقش تو کاین فن بدیع
من به خون دل و سوی بصر آموختهام
آه اگر تیغ تو ترک سر نیرّ گوید
سالها پا زده تا ترک سر آموختهام
کامنت ها