نیر تبریزی:دلا گر گوهر مقصود خواهی دیده دریا کن ز فیض دانۀ اشگ آستین پر درّ لالا کن
❈۱❈
دلا گر گوهر مقصود خواهی دیده دریا کن
ز فیض دانۀ اشگ آستین پر درّ لالا کن
بقوسین علایق چند چون پرگار سرگردان
درون نه پای وجا از نقطۀ موهوم ادنی کن
❈۲❈
ز فیض شمس لاهوتی در این نادوس ناسوتی
بتهلیلات اکسیریه نفس مرده احیا کن
بدار الخیر حکمت نه رخ و در عین درویشی
بنه اکلیل زر بر سر به تخت هر مسی جا کن
❈۳❈
اگر نقش بقا خواهی در ای مرآت طبعانی
هیولا را بصورت آر و صورترا هیولا کن
چو دیو خیره در چاه طبیعت سرنگون تا کی
بیا بر شکل انسانی نگاهی سوی بالا کن
❈۴❈
اگر چون پورعمران طالب نور تجلائی
عصای مسکنت بر دست گیر و سینه سینا کن
یکی کن جوهر روح و جسد با نقش لاهوتی
ره توحید گیر و ترک تثلیث نصاری کن
❈۵❈
نمیگویم ز ایجاد طبیعی سر بزن لیکن
بتکلیف ازادای آنچه آنجا خواهی اینجا کن
ز گنج عقل میراث پدر دست آور و بنشین
بصدر علم و بر قدّوسیان تعلیم اسما کن
❈۶❈
چو کرکس بر سر مردار دنیا پر زنان تا کی
بقاف قرب نه پای و مکان بر فرق عنقا کن
کامنت ها