نیر تبریزی:ایکه با لشگر مژگان دراز آمدهای دل که تاراج تو شد بهر چه باز آمدهای
❈۱❈
ایکه با لشگر مژگان دراز آمدهای
دل که تاراج تو شد بهر چه باز آمدهای
دگران ناز فروشند و لیکن گه و گاه
تو پری چهره سراپا همه ناز آمدهای
❈۲❈
عجب است ایشه خوبان که بصید مگسی
با سپاه و سلب و چنگال باز آمدهای
جز تو کس راه ندارد به نهانخانۀ دل
پرده بردار که در پرده راز آمدهای
❈۳❈
هیچ برسی تو که چونی و کجائی چه کنی
جان فدای تو که بس دوست گداز آمدهای
گر طبیبانه ببالین من آئی چه عجب
ناز پرداختی اکنون به نیاز آمدهای
❈۴❈
خسروان رشک برد طالع محمود مرا
تا تو محبوب من ایرشک ایاز آمدهای
ایکه از کوچه او بگذری از پاس رقیب
با حذر باش که بر صید گراز آمدهای
❈۵❈
کافران جمله بت روی ترا سجده برند
تو بر تخت شهنشه بنماز آمدهای
ایمغنی تو بزن رود بآهنگ عراق
زاهدا رو که تو با صوت حجاز آمدهای
❈۶❈
کعبۀ اهل حقیقت در مسیر عرب است
ره بگردان که تو از راه مجاز آمدهای
نیرّا کام خود از خاک درش باز ستان
بر سر خوان شه بنده نواز آمدهای
کامنت ها