گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

نیر تبریزی:امشب اگر ای نائی آهنگ دگر داری از سوز درون ما مانا که خبر داری

❈۱❈
امشب اگر ای نائی آهنگ دگر داری از سوز درون ما مانا که خبر داری
ساقی قدح می ده با یاد جم و کی ده زود آر و پیاپی ده گر پاس سحر داری
❈۲❈
از خون رزان ما را مستی نشود حاصل پیش آر سبوئی چند گر خون جگر داری
هان روی محمر کن طرح دگری سر کن سیم رخ ما زر کن کاکسیر نظر داری
❈۳❈
سیل است خطر دارد آهسته بنه پا را گر بر سر خون ما آهنگ گذر داری
من بیخود و سر مستم ای پیر مغان دستی بو کایندل افتاده از خاک تو برداری
❈۴❈
گه سلسله جنبانی گه مشگ برافشانی ایزلف خم اندر خم بر گو چه بسرداری
ای پور بشر تا کی همخوابۀ حور العین هین سر به بیابان نه گر عهد پدر داری
❈۵❈
طبعی که بشر دارد صد راه به شر دارد از دیو مخسب ایمن تا طبع بشر داری
نعلین و عصا بگذار بر وادی ایمن شو چونموسی اگر جانا آهنگ سفر داری
❈۶❈
نعل است تنت بر کن نفس است عصا بفکن زین هر دو چو بگذشتی بس شوکت وفر داری
نور ید بیضا بین ثعبان سبکپا بین هی نار تجلی بین تا نور بصر داری
❈۷❈
عشقیی که ز جان خیزد از تیر نپرهیزد ایجان تو سلامت شو مهلاً تو سپر داری
ایجان جهول ما تو مور سبکساری بس کوه گران یارا دامن بکمرداری
❈۸❈
ایطایر لاهوتی تا چند ز مبهوتی در مجلس ناسوتی صد رشته ببرداری
این رشته زیر بر کن وین تنگ قفس بشکن از عرش برین سرزن ور دام خطر داری
❈۹❈
عاشق چو ز پا افتاد با سر برود نیّر دردا که تو بیچاره نی پا و نه سر داری

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۳۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها