گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

نیر تبریزی:چمنی دیدم و کردم قدمی چند خرامی چون شدم جمع پریدن خبرم شد که تو دامی

❈۱❈
چمنی دیدم و کردم قدمی چند خرامی چون شدم جمع پریدن خبرم شد که تو دامی
سر و کس مر نخرامد بت چین عشوه نداند مه و خور نطق ندارد هله خود گو که کدامی
❈۲❈
بحلاوت همه قندی بطراوت همه نسرین به لطافت چو حریری بسفیدی چو رخامی
باید این طرز نگه کردن و یکبار رمیدن ز تو آهو بچه آموخت در این شیوه تمامی
❈۳❈
طمعی پختم و گفتم چو توئی دوست گرفتم نه چو من عاشق خامی نه چو تو شوخ خرامی
گله بگذار که من پردۀ خاصان بدریدم تو به بدعهدی و پیمان شکنی شهرۀ عامی
❈۴❈
ننگ و نام دل و دینم همه با عشوه ببردی چین بر ابرو نفکندی و نگفتی تو چه نامی
بچه تدبیر توان با تو بسر برد ندانم هیچ محبوب ندیدم که برنجد ز سلامی
❈۵❈
خواجه بر هندوی خالم ده و با کس مفروشم ترک چشم تو مرا گر نه پسند و بغلامی
منکه بیغارۀ اغنیار ز نخوت نپذیرم تو گرم سنگ بیاری چکنم با تو که جامی
❈۶❈
روزی این سلسله بشکافم و از کاوش طفلان آنقدر نعره زنم کاورمت بر لب بامی
وه چه در پای تو ریزد چو روی بر سر نیّر من دل باخته درویش و تو مهمان گرامی

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۳۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها