نیر تبریزی:آن نه مست است که می خورد و ببازار افتاد مست آن بود که در خانه خمار افتاد
❈۱❈
آن نه مست است که می خورد و ببازار افتاد
مست آن بود که در خانه خمار افتاد
دل چون فانوس خیال از اثر شعله شمع
بسکه بر دور تو گردید زرفتار افتاد
❈۲❈
شاهد حسن تو در پرده نهان بود هنوز
که حریفان ترا پرده زاسرار افتاد
گر نه آئینه هوای تو پری در سر داشت
همچو دیوانه چرا عور ببازار افتاد
❈۳❈
دل سودا زده تا سلسله زلف تو دید
نعره بر زد و دیوار بیکبار افتاد
موشکافی زمیان تو بتحقیق نرفت
در میان بحت در اینمسئله بسیار افتاد
❈۴❈
پرده پوشی چکنم خود زپریشانی کار
همه دانند که با زلف توام کار افتاد
بت ستائید زه عویّ انا الحق نیّر
آنسیه دل که گذارش بسردار افتاد
❈۵❈
خنفس ار دید که بر خیل شهان نعل زنند
بغلط پای برآورد نگونسار افتاد
طبع نیر هوس نکته سرائیها داشت
دید گوش شنوا نیست ز گفتار افتاد
کامنت ها