نیر تبریزی:عمری که بیتو ای مه نوشاد میرود سر داده خرمنی است که بر باد میرود
❈۱❈
عمری که بیتو ای مه نوشاد میرود
سر داده خرمنی است که بر باد میرود
دور از کنار یار ز دریای چشم من
رودیست دجلهٔ که به بغداد میرود
❈۲❈
شیرین به کامجویی و پرویز در نشاط
غافل ز خون که از دل فرهاد میرود
جز من بهر که مینگری در حضور تو
افسردهخاطر آمد و دلشاد میرود
❈۳❈
مستانه میخرامد و دل از پیش دوان
آهو نگر که از پی صیاد میرود
خلقی به دام بسته و خود همچو سروناز
بنگر چگونه سر خوش و آزاد میرود
کامنت ها